رئیس اسبق سازمان صداوسیما در بخش دیگری گفت: من با شناختی که از کروبی در سالیان طولانی داشتم و طی صحبتهایی که در روز اول انتخابات با وی داشتم، احساس کردم وی فریب خورده و با جریان برانداز در حال همکاری است.
گزیده گفتگوی ضرغامی با باشگاه خبرنگاران در زیر می آید:
- وقتی انتخابات ۸۸ رخ داد، مشارکت مردم استثنایی بود و با هیچ دورهای قابل مقایسه نبود. رسانه ملی هم با برنامههایی که داشت و مناظراتی که برگزار کرد، نقش بی بدیلی در این زمینه داشت. رسانه ملی شرایطی جدی را برای همه فراهم کرد و استکبار هم شرایط را دید و تلاش کرد متناسب با وضعیت جمهوری اسلامی، انقلاب رنگین را در ایران به مرحله اجرا درآورد. من با شناختی که از کروبی در سالیان طولانی داشتم و طی صحبتهایی که در روز اول انتخابات با وی داشتم، احساس کردم وی فریب خورده و با جریان برانداز در حال همکاری است.
- اما موسوی میدانست که چه اتفاقاتی در حال رخدادن است. شرایط فتنه بدون شک در خارج از کشور طراحی میشد. شبکههای ماهوارهای و رسانههای خارجی در شب انتخابات و طی مصاحبهای که برای آقای موسوی ترتیب دادند، با رمز تقلب، شروعِ عملیات براندازانه را کلید زدند. این عملیات ۵ محور اصلی داشت؛ نقش خواص، تحریک احساسات عمومی، همراهی گسترده ضد انقلاب و هماهنگی آنها و پشتیبانی رسانهای خارجی. برای مثال بیداری اسلامی و انقلابهای منطقهای همچون مصر با روش غربیها به خطر افتاد.
- ۲۲ بهمن سال ۸۸ هم روز خاصی بود. اتفاقا بعد از آن روز، ۲ یا ۳ نفر از شخصیتهایی که زیاد صحبت نمیکردند مثل آقای ناطق نوری، مصاحبههای بسیار خوبی ارائه دادند. آقای ناطق نوری آن زمان صحبتی نمیکرد و از اظهارات احمدی نژاد در مناظره دلخور بود که البته بنده بعد از آن مناظره، بارها با او صحبت کردم اما کاملا آقای ناطق از اتفاقی که در مناظره افتاده بود، ناراحت بود هرچند البته برخی از آنها اجتنابناپذیر بود لذا وی چون بنده با او صحبت کردم، بعد از ۲۲ بهمن مصاحبه بسیار خوبی ارائه داد و پس از آن هم از بنده تشکر کرد.
- قبل از انتخابات و شروع برنامههای تبلیغاتی آقای احمدینژاد چون رئیس جمهور وقت بود، در برنامههای مختلف حضور مییافت و برخی ممکن است بگویند وی در افتتاحیههای مختلف و برنامههایی که رئیس جمهور داشته زیاد نشان داده میشد و این به نوعی حال دادن زیادی! به آقای احمدینژاد بود. در حالیکه این موضوع قابل قبول نیست و در همه دورهها به همین ترتیب عمل میشد و میشود.
- در دورههای پیشین از جمله دوره آقایان خاتمی و هاشمی هم اگر میخواستند افتتاحیههای خاص را انجام دهند، این کار در صدا و سیما انجام میشد و همان زمان هم عدهای معترض بودند که این اعتراض قابل قبول نیست چراکه رئیس جمهور مستقر است و کار انجام میدهد. اتفاقا یک بار من در زمان آقای احمدینژاد این موضوع را مطرح کردم و از وزرا خواستم به خاطر اینکه شبههای پیش نیاید، افتتاحهای خود را عقب بیاندازند تا انتخابات انجام شده و هیچ شبههای پیش نیاید که انجام هم میدادند. بنده خاطرم هست که برخی از وزرا مثلا در حوزه نفت و وزارت راه و مسکن، با من مشورت کردند که ما چند افتتاحیه داریم که در ایام انتخابات افتاده است و من به آنها گفتم، ما کمتر به آنها خواهیم پرداخت تا شبههای برای انتخابات پیش نیاید.
- من پیشنهاد دادم که آن افتتاحیهها را به بعد از ایام انتخابات موکول کنید. اما سوال دومی که درباره مناظرات میتوان پرسید این است که از نظر زمانی، وقت برای همه یکسان است اما قانونی را شورای سه نفر تصویب کرد که قانون کاملا درستی است مبنی بر اینکه اگر در بین این چهار نامزد، در مناظرهای نسبت به نامزد غایب، تهمتی نسبت داده شد، آن فرد باید به همین اندازه، فرصت و زمان داشته و بیاید و پاسخگو باشد.
- اگر در مناظره آخری، آن دو نفر اتهاماتی را نسبت به دو نفر قبلی که دیگر زمینهای برای مطرح کردن اظهارات خود ندارند، مطرح کنند، قطعا اثر منفی خواهد داشت لذا شورا تصمیم گرفت این قانون را تصویب کند تا چارهای باشد برای این موضوع. این مورد درباره آقای احمدینژاد هم صادق بود. به همین جهت، هنگامی که شورا جمعبندی کرد، دید که باید آقای احمدینژاد بیست دقیقه بیاید و صحبت کند. من شخصا با آقای احمدینژاد صحبت کردم و از وی تقاضای فردی کردم که اگر شما از این بیست دقیقه خود استفاده نکنید، شاید بهتر باشد اما این حق قانونی آقای احمدینژاد بود و وی هم قبول نکرد و گفت که من باید از این بیست دقیقهای که حقم است، استفاده کنم. البته لازم به ذکر است این قانون فقط درباره نامزدها صادق است.
- وقتی در مناظرهای درباره بسیاری از شخصیتهای حقیقی و حقوقی بحث میشود، ممکن است نام بسیاری از افراد مطرح شود و حتی بسیاری از دستگاهها و نهادهای کشور، زیر سوال بروند؛ البته اصل مناظره همین است که افراد میآیند و انتقاد میکنند و دستگاهها و عملکردها مورد نقد قرار میگیرد و در این فاصله امکان این نیست که همه این افراد، بیایند و پاسخ دهند. بعد از این اتفاق، بنده یک الی دو مرتبه این مسئله را مطرح کردم که پس از انتخابات بسیار علاقمندم به بهانههای مختلف برخی افراد بیایند که اگر مطالبی به آنها گفته شده، در برنامه دیگر آن را توضیح دهند. این موضوع برای رسانه هم خوب بود و شخصا بنده هم علاقمند بودم که این کار انجام بگیرد ولی از سویی دیگر دیدم لیست افرادی که قرار است برای توضیح بیایند، لیستی بلند بالا است.
- موسوی یکی از منتقدان دوره سازندگی هاشمی بود و تا جایی که بنده مطلع هستم، نامه، کار نقد و تحلیلی بسیاری در این باره داشت. هاشمی هم از این بابت ناراحت بود و آگاهم که در بسیاری از موارد ناراحتی خود را بروز میداد که این مطالب را فلانی در محافل مختلف مدام مطرح و نقد میکند. همچنین موسوی نگاه خاص ارزشی هم به مسائل اقتصادی داشت لذا سابقه موسوی به این شکل بود و بعد از حوادث هم با مقام معظم رهبری دیدار داشت و معظمله هم توصیه لازم را بیان کردند اما باید دانست زمانی که فتنه شکل میگیرد، وضعیت و حالِ خاصی بر آن شرایط حاکم میشود اما معتقدم آقای موسوی آگاه بود که چه مسائلی در شرف وقوع است اما با این حال، نقش اطرافیان وی را نقشی محوری میدانم.
- زمانی که به منزل کروبی رفتم تا با او گفتوگو کنم، دیدم درب اتاقی باز است و عدهای از آقایان آنجا حضور دارند که بنده نام آنها را ذکر نمیکنم اما به دوستی گفتم با این افرادی که میبینم، خداوند آخر و عاقبت آقای کروبی را ختم به خیر کند. بعید است صحبت من برای کروبی اثرگذار باشد. یکی از آن افراد عضو ستاد کروبی بود اما به موسوی رأی داد! لذا برخی گفتند کسی که در ستاد شما فعالیت میکند چطور به شخص دیگری رأی داده است؛ او باید به شما پایبند باشد.
- بنده احساس میکردم افراد به دنبال موضوع دیگری هستند و اغراض و اهداف دیگری را دنبال میکنند. بنده با آقای کروبی بحث مفصلی داشتم و مطالبی را به او انتقال دادم که احساس کردم بر او اثرگذار است اما واقعا جریان فتنه به قدری قوی بود که کروبی را به دنبال خود کشاند و او نمیتوانست تصمیمی به غیر از آنچه توسط شخص دیگری که آن را اتخاذ کرده، بگیرد.
- بنده مواضع او را برایش یادآوری میکردم که باید در این شرایط مستقل باشید و این مسیری که در حال طی شدن است، رو به ناکجاآباد است و تمام بحثهای حقوقی تکلیف مشخصی دارند. از جمله بحثهایی که آقای کروبی مطرح کرد آن بود که مطلع هستم رأیگیری در این صندوقها به این شکل بوده که قیفهایی طراحی شده که وسط صندوقها قرار گرفته و رأی مردم در کنار صندوق قرار میگیرد و آرایی که از قبل نوشته شده، درون قیف جای میگیرد. واقعا نگاه کروبی آن بود که با صندوقها چنین معاملهای شده اما بنده به او گفتم واقعا چنین مسئلهای امکان ندارد مگر یک یا ۱۰ صندوق است که این اتفاق بیفتد؟! آیا برای دهها هزار صندوق میتوان قیف قرار داد؟ اینها مسائلی است که امروز باید باعث تجربه سیاسی شود که اگر جریانی بخواهد آنها را با خود بکشاند، مواظب باشند تا هر حرفی را نزنند و هر ادعایی را نکنند.
- درباره نقش خواص هم متاسفانه تعدادی از شخصیتهای کشور در سطوح مختلف، امتحان بسیار بدی پس دادند. بعضی از آنها کاملا آگاهانه میدانستند چه میکنند و با جریان برانداز همراهی و هماهنگی کردند و متاسفانه نقش محوری هم داشتند و بعضیها هم مواضع غلط گرفتند؛ بعضیها هم سکوت کردند. سکوت در چنین شرایطی، تقویت جبهه دشمن است؛ به خصوص از سوی کسانی که توقع میرود بیایند و در صحنه حاضر شوند و با توجه به اعتباری که دارند مردم را هدایت کنند.
- بعضی از فیلمهایی که کروبی و دیگران برای پخش به ما میدادند، صد در صد خلاف قانون بود؛ نه از طرف صداوسیما بلکه از طرف شورای سه نفره قانونی که از سوی قانون پیشبینی شده بود. آنها میگفتند کروبی این نوار بیست دقیقهای مستندی که تحویل داده، نباید یک فریم از آن حذف شود؛ اگر یک فریم آن حذف شود، من اعلام میکنم که سانسور شده و کلا نباید آن را پخش کنید.
- من مجبور شدم از رهبر معظم انقلاب سوال کنم که باید چکار بکنیم چراکه پخش این نوار، صد در صد خلاف قانون است و شورای سه نفره حاکمیتی که قانونی است، گفتهاند نباید این نوار پخش شود. بلافاصله رهبر معظم انقلاب پاسخی دادند و نکاتی را فرمودند که معنایش برای من این بود که پخش شود و ما هم پخش کردیم. باید بگویم رهبر معظم انقلاب بسیار همراهی میکردند تا هم انتخابات گرم شود و هم اینکه افراد حضور داشته باشند و مردم هم به یک عده خاص بدبین نشوند و احساس کنند که این رقابت وجود دارد.
- وقتی در دانشگاه تهران به عکس امام (ره) بیحرمتی شد و عکس ایشان را پاره کردند و علیه اصل ولایت فقیه شعار دادند، طبیعی است که ما هم علیرغم میل باطنیمان چون باید در میان مردم بصیرت ایجاد میکردیم، این تصاویر را پخش کردیم چراکه روشنگرانه بود و مردم را آگاه میکرد که در پس این ادعاها و مواضعِ مردمفریب بخصوص در مورد حضرت امام (ره)، چه چیزی پنهان است.
- اگر خاطرتان باشد نمازجمعهای که آقای هاشمی در آن شرکت کرد نمازجمعه بدی شد و زمانی که شب قرار بود، تصاویر آن از تلویزیون پخش شود برای ما انجام این کار دشوار بود زیرا به ساحت نمازجمعه بسیار اهانت شد. خانوادههایِ متدین، زنان، مردان، خانواده شهدا در این مراسم حضور داشتند و از آنجایی که بنده هم در این نمازجمعه شرکت داشتم، میدیدیم که حرکتهای بعضی از افرادِ برانداز، شعارها و حرکتها و درگیریهای آنها به طوری بود که امنیت کشور را سلب کرد. تعداد آنها هم کم بود؛ البته ما از این افراد تصاویری پخش کردیم. تعداد این افراد مشخص بود و زمانی که آقای هاشمی آمد اخبار حاکی از آن بود که جریان فتنه که مایل بودند تداوم پیدا کند تمام تلاش خود را به کار گرفتند که جمعیت فوقالعاده کثیری بیاید تا بگویند در مقابل جمعیت ما رقمی نیستید پس حقانیت با ماست.
- کروبی در انتخابات سال ۸۴، تقریبا تا مرز اینکه به دور دوم به جای احمدی نژاد وارد شود، جلو رفت و اتفاقا جریان موسوم به اصلاحات چون دچار تفرقه شد، از کروبی حمایت نکرد. رأی آنها هم میان آقایان معین، کروبی و مهرعلیزاده متفرق شد. با اینکه این اتفاق افتاد، رأی کروبی بالا بود اما اگر آنها وحدت میکردند، ای بسا کروبی برای رقابت با هاشمی به دور دوم راه پیدا میکرد. اتفاقا کروبی در این مورد، بعد از انتخابات حرفهای مهمی زد و مثال معروفی که “بنده جلو بودم و خوابم برد و بیدار شدم دیدم نتیجه انتخابات تغییر کرده” برای زمانی است که خاتمی رئیس جمهور و موسوی لاری وزیر و مسئول برگزاری انتخابات است.
- بنده تحت هیچ فشاری نبودم. سازمان صدا و سیما همیشه این توفیق را داشته که استقلالش حفظ شود چراکه بزرگترین سرمایه رسانه ملی، اعتماد ملی و حفظ استقلال است. در طول این مدت، کاملا حساسیت داشتم که استقلال سازمان صدا و سیما حفظ شود؛ به همین علت، زیر بار پخش گزارش صد روزه روحانی که وی ۱۰۰ روز رئیس جمهور شده بود و برای گفتگوی زنده تلویزیونی یک ساعت معطل شد، نرفتم چون احساس کردم، استقلال سازمان صدا و سیما به خطر افتاده است و سپس با شرایطی قبول کردم که به روی آنتن برود که بعدها معلوم شده که شورای نظارت نظرش چیست و حق را به بنده دادند و مشخص شد که رسانه ملی، وظیفه قانونی داشته و استقلالش را در این رابطه حفظ کرده است.
منبع: فرارو
وقتی دیدگاه ها را مهندسی شده تایید می کنید مگه مرض داریم دوباره بفرستیم؟